اربعینی از نبودنت می گذرد...

چهل روز پیش که پرواز کردی و داغ رویای صادقه ات را به دلمان گذاشتی کمر پدرم شکست...

سر و روی عمویم سپید شد...و

چهل روز است که کسی حتی لبخند پدربزرگ را هم ندیده...

+ادامه مطلب

 

 


برچسب ها: عمو, دلتنگی, خداحافظ, غروب, پدربزرگ, ,
ادامه ...
انگشتر عقیقت...

سی و هفت هشت روزی می شود که عقیق مُنَقَّش به یا صاحب الزمانت شده همدم تنهاییمان...

شده شاهد گریه های برادرت...

شاهد هق هق های پدرت...

عموویی زود پرواز کردی و رفتی...

فقط کاش بودی... 

کاش...

 


برچسب ها: عمو, دلتنگی, انگشتر, انگشتر عقیق, ,
عموجونم تولدت مبارک...

 

جمعه رفتیم سر خاک عموم و تولدش و جشن گرفتیم ...

کیک، کادو، همه بودن فقط جای عموم خیلی خالی بود...

عاشق تولد گرفتن بود...

*...عمو جونم تولدت چهل و هشت سالگیت مبارک...*

 


برچسب ها: عمو, دلتنگی, ,
معلم تاریخ

معلم، تاریخ درس می دهد، اما کسی نیست که بپرسد چند روز از تاریخ رفتنت می گذرد...

دقیقا یک ماه و چند ساعت می گذرد از پرکشیدنت عموی خوبم...

 

 


برچسب ها: عمو, ,
چیز هایی که تو دوست داری...

این روز ها همه آن چیزهایی را میخرند،می خورند، می پوشند و آن گونه رفتار می کنند که تو دوست داشتی.

درست مثل همین امشب که بابا اون شیرینی رو خرید که خیلی دوست داشتی.تا در جعبه شیرینی باز شد همه به گریه افتادند...

 

چه شیرینی تلخی...


برچسب ها: عمو, ,